وقتي زنگ زدم كه مطلبتان آماده شده اگر نيازي ميبينيد برايتان بفرستم تا نگاهي بيندازيد، از آن سوي تلفن معلوم بود كه در خيابان و در محل پر رفت و آمدي است. قبل از هر سخني گفت كه دارد ميرود براي چاپ نشريه بخارا. اما ناگهان جملهاي گفت كه بغض گلويم را گرفت، بغضي كه ياد آن يقينا تا سالهاي سال همچنان همراه من خواهد بود. دهباشي گفت: «نشريه اين شماره 500 صفحه شده است. اين را ميگويم يادت باشد كه حتما بعد از مرگ من بگويي. بگو دهباشي گفت من در سال 10 شماره بخارا منتشر ميكنم كه هر شماره آن از صفحات يكسال بسياري از نشريهها بيشتر است. كدام نشريه است كه همه شمارههاي آن در يك سال به اندازه يك شماره بخارا باشد؟ اين را حتما بگو، خودم كه نميتوانم بگويم ولي بعد از مرگم بگو.» اينكه چه جوابي به دهباشي دادم بماند ولي حرف او را از همين جا گفتم با اين اميد كه سالهاي سال زنده باشد. جایزه جلالآلاحمد
جایزه هوشنگ گلشیری
نسل چهارم
نسل سوم
نسل دوم
نسل اول
معرفی کتاب
فرهنگ مردم
شبهای بخارا


هر نوع تاييد يا تخريب افراد و نهادها در وبلاگها و سايتهاي اينترنتي به نام نویسنده این وبلاگ، كذب محض و غيرقابل استناد است. تادانه هرگز در هيچ وبلاگي پيغام نمیگذارد