شنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۶
بعد از مرگم بگو - محمدهاشم اكبرياني
دهباشیوقتي زنگ زدم كه مطلب‌تان آماده شده اگر نيازي مي‌بينيد برايتان بفرستم تا نگاهي بيندازيد، از آن سوي تلفن معلوم بود كه در خيابان و در محل پر رفت و آمدي است. قبل از هر سخني گفت كه دارد مي‌رود براي چاپ نشريه بخارا. اما ناگهان جمله‌اي گفت كه بغض گلويم را گرفت، بغضي كه ياد آن يقينا تا سال‌هاي سال همچنان همراه من خواهد بود. دهباشي گفت: «نشريه اين شماره 500 صفحه شده است. اين را مي‌گويم يادت باشد كه حتما بعد از مرگ من بگويي. بگو دهباشي گفت من در سال 10 شماره بخارا منتشر مي‌كنم كه هر شماره آن از صفحات يكسال بسياري از نشريه‌ها بيشتر است. كدام نشريه است كه همه شماره‌هاي آن در يك سال به اندازه يك شماره بخارا باشد؟ اين را حتما بگو، خودم كه نمي‌توانم بگويم ولي بعد از مرگم بگو.» اينكه چه جوابي به دهباشي دادم بماند ولي حرف او را از همين جا گفتم با اين اميد كه سال‌هاي سال زنده باشد.

***
بعد از مرگم بگو - م.مهاب (محمدهاشم اكبرياني) ... اینجا
گپ كارگزاران با علي دهباشي در کافه تيتر ... اینجا
عكس‌های دیدار با علی دهباشی در کافه‌تیتر ... اینجا
من و علی دهباشی - رضا سیدحسینی ... اینجا
به آنچه از دست داد شهرت ندارد - دكتر قمر آريان ... اینجا
فرهنگ‌پرور بزرگ و فروتن - بهاءالدين خرمشاهي ... اینجا
پس از 40 سال جان‌کندن - محمد گلبن ... اینجا
از جرياني طرفداري نمي‌كند - حسن انوري ... اینجا
عشق با ارزش علي دهباشي - مهندس همايون خرم ... اينجا
درودي گرم بر علي دهباشي - جلال خالقي‌مطلق ... اینجا
شب‌هاي بخارا و نسل جوان - رضا يكرنگيان ... اینجا
مي‌گويند دهباشي مهره مار دارد - يوسف عليخاني ... اینجا
تنهايي يك دونده استقامت - سيدعليرضا ميرعلي‌نقي ... اینجا
شكيبايي در برابر كينه و بخل - ترانه مسكوب ... اینجا
ديگر زمان آن رسيده است - ياسين نمكچيان ... اینجا

شب‌های بخارا ... اینجا
tadaneh AT gmail DOT com