علي اين روزها كمي تلخ است. تلخ نه عبوس و بداخلاق، بلكه ساكت و مودب و سخت فعال. حقيقت اين است كه ديگر مثل گذشته خندان نيست و از شوخيهاي مداومش درباره دوستان و گاهي درآوردن تقليد بعضيها خبري نيست. او هم مثل من تاوان سادهلوحيها و خوشباوريهايش را پس ميدهد. حيف كه اين خوشباوريها و اعتماد به نيكدلي مردم پوست از كله هر دو ما كند. من روزي كه هست و نيستم را در اختيار دوست فرهيخته و خوشسابقه گذاشتم تا به اصطلاح در كار نشر اين مملكتكاري بكنيم و واقعا همكاري كرديم كه اگر ادامه پيدا ميكرد بينظير بود، هرگز تصور نميكردم كه آن دوست فرهيخته در برابر وسوسه پول، هم آن كار كارستان را فدا كند و همدوستي چندين و چندساله را. علي هم به شكل ديگري دچار همين خوشباوري شد. در هر حال هر دو باختيم. حيف كه سالهاي زندگي گذشته است و ما يك بار ديگري به دنيا نميآييم كه به قول معروف حتي به چشم خودمان هم اعتماد نكنيم...جایزه جلالآلاحمد
جایزه هوشنگ گلشیری
نسل چهارم
نسل سوم
نسل دوم
نسل اول
معرفی کتاب
فرهنگ مردم
شبهای بخارا


هر نوع تاييد يا تخريب افراد و نهادها در وبلاگها و سايتهاي اينترنتي به نام نویسنده این وبلاگ، كذب محض و غيرقابل استناد است. تادانه هرگز در هيچ وبلاگي پيغام نمیگذارد