شنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۶
شب‌هاي بخارا و نسل جوان | رضا يكرنگيان
دهباشیدر اين سي سال كه از سابقه آشنايي من با علي دهباشي مي‌گذرد، شاهد كوشش‌ها و زحمت‌هاي جانفرسا و نفس‌گير او در راه خدمت به فرهنگ اين سرزمين بوده و هستم.
علي دهباشي به‌جاي ورود به دانشگاه و كسب مدارج عملي رسمي دولتي، به خدمت بزرگان و فرهيختگان شتافت و از محضر آنان كسب دانش كرد، به طوري كه دانش‌آموخته‌اي خودساخته‌اي شد بسيار بالاتر از برخي از دارندگان مدارج عالي رسمي دولتي كه فقط «از مزاياي قانوني آن استفاده مي‌كنند».
او، توانمندي خود را در انتشار يك نشريه با ارزش نشان‌داده است. در كنار آن، تعداد زيادي يادنامه و جشن‌نامه را در كارنامه خود دارد. طرفه آنكه همه را دست‌تنها انجام داده است و مي‌دهد.
بخارا در ميان خردمندان آسياي ميانه جايگاه خاص خود را پيدا كرده و پيونددهنده ارتباط فرهنگي بين كشورهاي همسايه با سابقه فرهنگي مشترك است.
از خصوصيات بارز علي دهباشي كمك به دوستان فرهنگي است؛ از انتخاب نام انتشارات گرفته تا معرفي نويسنده و مترجم به ناشر و همچنين معرفي ناشر به نويسنده و مترجم.
شبي خدمت استاد نواب صفا بودم، صحبت از بخارا و علي دهباشي و مشكلات مالي او شد و اينكه چگونه دارد مقاومت مي‌كند و با چنگ و دندان موقعيت بخارا را حفظ مي‌كند. استاد نواب‌صفا فرمودند: «ارزش كار اين جوان ]علي دهباشي[ 50 سال ديگر بر خردمندان آن دوره معلوم مي‌شود. موقعي كه به كتابخانه‌ها مراجعه مي‌كنند و از محتويات بخارا براي پژوهش خود استفاده مي‌كنند متوجه مي‌شوند كه چه كار بزرگي انجام شده است».
حقيقت هم، همين است همين‌طور كه امروز، ارزش دوره‌هاي: سخن، يغما، ارمغان، بررسي‌هاي تاريخي ووو بر ما معلوم است.
مي‌پردازيم به شب‌هاي بخارا؛ شب‌هاي بخارا شب‌هاي آشتي نسل جوان با فرهنگ و انديشه خردمندان ايران و جهان است.
استقبال بي‌نظير و چشمگير نسل جوان از شب‌هاي بخارا و حضور مستمر آنان در اين «شب‌ها» گواه اين ادعا است.
شب‌هاي بخارا، از آن شب‌هاي بي‌نظير است كه در تمام زمينه‌ها برپا مي‌شود؛ براي مثال: شب محمد گلبن، شب دكتر باستاني پاريزي، شب رضا سيدحسيني در كنار شب را بيندرانات تاگور. شب‌محور درويش در كنار شب ادبيات افغانستان و تب ادبيات سوئيس. شب يوفوئل در كنار شب بهرام بيضايي و شب دكتر هوشنگ كاووس، شب محمدتقي بهار و شب مولانا در كنار شب اوليب ماندلشتايم و آنا آخماقوا. شب جان كيج در كنار شب استاد همايون خرم. شب نيكول فريدني در كنار شب كامبيز درم‌بخش برگزار مي‌شود.
برگزاري اين شب با تنوع موضوع، باعث شده است نسل جوان در كنار بزرگان و فرهيختگان در يك‌جا، در كنار هم، نه مقابل هم، گرد بيايند، از محضر بزرگان كسب فيض كنند تا روزي كه خودشان «بزرگ» شوند.
جواناني را ديدم كه پس از خاتمه اين شب‌ها اظهار مي‌داشتند كه اين «دو ساعت»،‌ فزون‌تر از «چهار سال» دوران دانشكده به ما آموخت.
به آنان گفتم براي آقاي دهباشي بنويسيد و آنها هم گويا نوشتند. آقاي دهباشي به خاطر فروتني بيش از حد، مطلب آنان را در بخارا درج نكرد. كه بايد درج مي‌كرد.
نسل جوان، نسل «شهاب دهباشي»، نسلي كه آينده اين مملكت خواه ناخواه به دست آنان سپرده مي‌شود، هيچ‌گاه شب‌هاي بخارا را فراموش نمي‌كنند. موفق باشند. با اميد و اعتقاد.

***
گپ كارگزاران با علي دهباشي در کافه تيتر ... اینجا
عكس‌های دیدار با علی دهباشی در کافه‌تیتر ... اینجا
من و علی دهباشی - رضا سیدحسینی ... اینجا
به آنچه از دست داد شهرت ندارد - دكتر قمر آريان ... اینجا
فرهنگ‌پرور بزرگ و فروتن - بهاءالدين خرمشاهي ... اینجا
پس از 40 سال جان‌کندن - محمد گلبن ... اینجا
از جرياني طرفداري نمي‌كند - حسن انوري ... اینجا
درودي گرم بر علي دهباشي - جلال خالقي‌مطلق ... اینجا
مي‌گويند دهباشي مهره مار دارد - يوسف عليخاني ... اینجا
تنهايي يك دونده استقامت - سيدعليرضا ميرعلي‌نقي ... اینجا
شكيبايي در برابر كينه و بخل - ترانه مسكوب ... اینجا
شب‌هاي بخارا و نسل جوان - رضا يكرنگيان ... اینجا
ديگر زمان آن رسيده است - ياسين نمكچيان ... اینجا
بعد از مرگم بگو ... اینجا

شب‌های بخارا ... اینجا
tadaneh AT gmail DOT com