یکشنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۸۶
پنج درصد و 100 درصد - سام پورمهدي
زماني پيش يكي از روزنامه نگاران باسابقه كشور آموزش تجربي روزنامه نگاري ميديدم. ايشان البته فرصت محدودي داشت و تنها روزهاي پنج شنبه (ساعت 2 بعد از ظهر به بعد) ميتوانست با من درباره تجربههايش صحبت كند، آن هم نه در يك جاي نشسته، بلكه پياده روي ميكردند و من هم مسيري چند كيلومتري را با ايشان ميرفتم و در نهايت نكات مفيد و موثري را از ايشان ميآموختم. از جمله نكاتي كه اين پيشكسوت مطبوعات كه خداوند طول عمر افزونتري به وي ببخشد، بيان ميكرد اين بود كه: روزنامه نگار كسي است كه از پنج درصد اطلاعات خود 100 درصد استفاده ميكند. اما يك پژوهشگر يا هر فرد ديگري غير از روزنامه نگار اگر هم درباره موضوعي 90 درصد اطلاعات داشته باشد، شايد نداند و نتواند از 70 درصد اين اطلاعات بهره ببرد.
اين سخنان همه گاه آويزه گوشم است و در مواقع و مواضع گوناگون سعي كردهام كه اين سخن را به كار گيرم. اكنون كه به كارنامه كاري علي دهباشي عزيز فكر ميكنم، ميبينم كه وي سمبل و نماد اين سخن است. اين سخن از باب تصغير و تخفيف جايگاه آقاي دهباشي بهعنوان يك روزنامه نگار شاخص و شناخته شده نيست. نه! بلكه از اين منظر است كه نشان دهم دهباشي توانسته است به ما روزنامه نگاران بياموزد كه چگونه از منابعي كه ميشناسيم استفاده حداكثري به دست آوريم.
در واقع علي دهباشي روزنامه نگاري است كه از كمترين آگاهي ( همان پنج درصد) بيشترين بهره( 100 درصد) بهره را ميبرد. ايشان در حيطهاي كه كار ميكند، شبكهاي از متخصصان و كارشناسان حوزههاي مختلف تاريخ و فرهنگ و انديشه و ادب را گرد آورده است و در اين مدت چنان با آنان كار و همكاري كرده است كه اندكاندك اين افراد خود به خود در زمره مشاوران اصلي وي در يك كار بروز و ظهور يافتهاند. وي همچنين از منابع كتابخانهاي و غير زنده هم به خوبي بهره برده و ميبرد و در واقع درباره جوانب ميداني و كتابخانهاي يك موضوع اشراف كامل دارد.
علي دهباشي شايد فرصت نكند كه تمامي اين مقالات و كتابهايي كه در سه دهه گذشته برايش ارسال ميشده است را بخواند، اما اين درك و دريافت را دارد كه دريابد، درباره موضوعات مهم چه مقالات و كتابهاي مهمي نگاشته شدهاند. اين نكته هم البته آسان به دست نيامده است، روابط صميمي وي با اهل قلم و فكر و شنيدن اظهار نظرشان درباره يك كتاب و مقاله كافي است و اين همان پنج درصد است. براي نمونه وقتي استادي چيره دست و نامدار همانند دكتر عزتالله فولادوند درباره ترجمه يك اثر فلسفي اظهار نظر ميكند، طبيعي است كه اين اظهار نظر كارشناسانه و مهم است و دهباشي ميتواند از اين ظرفيت استفاده كند. يا اگر شاعر و پژوهشگر نامداري چون استاد شفيعي كدكني، استاد سايه يا دكتر محمد علي موحد و ... درباره كتابي يا فردي اظهار نظر ميكنند، چون اين اظهار نظر در خلوت صورت ميگيرد، بدون پرده پوشي و مجامله است و حشر و نشر دهباشي با اين بزرگان اين اطلاعات شفاهي را ذخيره كرده و در نهايت در جايي با صورتبندي ژورناليستي و ملاحظه شرايط استفاده ميكند.
نميدانم آقاي دهباشي خاطرات خود از اين حشر و نشرها را مينويسد يا نه! اما بهعنوان يك روزنامهنگار كنجكاو علاقهمندم كه بخش شفاف روابط و سخنان اهل فرهنگ درباره موضوعات مختلف را بدانم . به گمانم علي دهباشي در اين زمينه اطلاعاتش بسيار گسترده باشد. اين همان جايي است كه ميتوانم به استاد خود در كار روزنامه نگاري بگويم كه اينجا روزنامه نگار 100 درصد اطلاعات دارد و ديگران شايد پنج درصد اطلاعات هم نداشته باشند. منتظر روزيام كه آقاي دهباشي پنج درصد از اين اطلاعات را در اختيار ما بگذارد؟!
يك نكته مهم ديگر در كار وي، كه تجربه ساليان به من هم آموخته، استمرار و تداوم كار در مورد دهباشي است. تقريبا در اين زمينه جز يكي دو نفر را نميتوان او مقايسه كرد، خاصه آنكه دهباشي بخش مهمي از فعاليتهاي مطبوعاتياش را در سختترين دوران تاريخ فرهنگ ايران پي گرفت و در اين دوران، اي بسا اگر مطبوعه او نبود، بسياري از پيران و جوانان و عزلتگزيدگان فرهنگ ايران قادر نبودند سخن خود را بر صحيفهاي حك كنند. اين نكات، بهانه كافي براي تقدير از اين كوشنده دهههاي اخير فرهنگ ما است و بزرگترين تمجيد از او...

شبهاي بخارايي ... اينجا
سام پورمهدي ... اينجا
اسدالله امرايي ... اينجا
يادداشت آراكيليان ... اينجا
تورج دريايي ... اينجا
جليل دوستخواه ... اينجا
جواد ماهزاده ... اينجا
خجسته كيهان ... اينجا
رضا قيصريه ... اينجا
مهشيد ميرمعزي ... اينجا
سودابه اشرفي ... اينجا
فرامرز طالبي ... اينجا


tadaneh AT gmail DOT com