شنبه، آذر ۲۵، ۱۳۸۵
ديدار با مهدي محي الدين بناب
مهدی محی‌الدین بنابزبان و ادبیات عرب خوانده ام؛ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، اما بیش از آن که با بچه های کلاس های خودم ارتباط داشته باشم و با آن ها هم اتاق بشوم در خوابگاه ( دو سال در خوابگاه سنایی، زیر پل کریمخان و دو سال در کوی دانشگاه امیرآباد)، بیشتر دوستانم را بچه های باستان شناسی و روان شناسی تشکیل می دادند؛ باستان شناسی را دوست داشتم و برای همین دوستانی در این رشته پیدا کردم و سال اول دانشگاه هم در اتاقی شش نفره ساکن بودم که پنج نفر بقیه دانشجوی این رشته بودند. روان شناسی را هم دوست داشتم چون محسن فرجی این رشته را می خواند و به واسطه او با کسانی مثل کامران محمدی، سید رضا حسینی، بهزاد پورعلی بابا، داود ناصری و قدرت الله (باور کنید فامیلی اش یادم نیست و فقط یادم هست بچه ها با او شوخی می کردند و او را با ترجمه اسمش صدا می کردند:‌ پاور گاد؛).
بعدها هم که احمد اکبرپور،‌ داستان نویس آمد کوی دانشگاه و مهمان یکی از بچه های باستان شناسی و همشهری اش شد، متوجه شدم او هم روان شناسی خوانده.
همیشه دست بچه های رشته روان شناسی کتابی دو جلدی می دیدم که دوست داشتم یک سری از آن را برای خودم داشته باشم و آن کتاب،‌ کتاب زمینه روان‌شناسی هیلگارد، بود؛ پنج نویسنده داشت و هشت نه مترجم.
گذشت تا این که دوره دانشجویی تمام شد و سربازی رفتم و بعد پنجشنبه جمعه هایم وقف کوهنوردی. در این دوران بود که با سیامک و یوحنا محی الدین بناب آشنا شدم.
چند ماه بعد هم با ایرنا، خواهرشان آشنا شدم كه آن زمان حسرت مي خورد كاش رضا براهني از ايران نمي رفت و كلاس هايش ادامه داشت؛ هنوز دفتر يادداشت هاي كلاس هاي براهني را دارد.
شش ماه از دوستي من با اين سه نفر مي گذشت و نمي دانستم كه آن ها فرزند مهدي محي الدين بناب، استاد بازنشسته رشته روان‌شناسي دانشگاه علامه طباطبايي و استاد سابق دانشگاه رودهن و مترجم معروف و نوه امام جمعه قبل از انقلاب شهر بناب، در نه كيلومتري مراغه هستند.
بار اول كه به طور رسمي رفته بودم تا ايرنا را از پدرش خواستگاري كنم، هنوز يادم هست. غروب يكي از روزهاي آبان ماه 79 بود. كه مرخصي ساعتي گرفتم كه ساعت هفت شب، شهرك فرهنگيان، همين خانه اي كه الان تويش زندگي مي كنيم باشم و با پدر ايرنا صحبت كنم. خوش صحبت بود و آرامش دهنده. مهربان بود و با سواد. چنان صحبت مان درباره الموت و بناب و گويش تاتي و زبان آذري و ادبيات و ترجمه و روزنامه نگاري و ... گل انداخت كه يك وقتي نگاهي انداختم به ساعتي كه به ديوار بود؛ يك ربع مانده به دوازده شب بود. خجالت مي كشيدم بگويم براي چه آمده ام:
- ببخشيد من...
خنديد و سرم را انداختم پايين و از خانه شان آمدم بيرون.
تا همين دو سال قبل هم تدريس مي كرد. از زمان بازنشستگي اش از دانشگاه علامه طباطبايي در سال 1372 بيش از سيزده سال مي گذرد. بعد هم جدا از ترجمه، در دانشگاه رودهن مشغول به تدريس مي شود تا همين دو سال قبل. بعد هم كه حنجره اش آنقدر اذيت كرد كه دكترها گفتند تدریس را کنار بگذارد.
صبح ها كه مي روم ساينا را بسپارم به مادربزرگ و پدربزرگش، مي بينم صبحانه شان آماده است. خيلي زود بيدار مي‌شوند. زماني كه ما مي رسيم آنجا، آن ها از پياده روي بازگشته اند.
آقاجان را هرگز بيكار نديده ام يا پاي خبر تلويزيون نشسته است يا پشت ميز كارش. ترجمه، شده تنها منبع درآمدش و طي اين سال ها بارها ديده ام كه حاضر نشده با هيچ رسانه اي گفتگو كند؛ نه روزنامه ها و نه راديو و نه تلويزيون. حالا هم مي دانم از من دلخور مي شود اين مطلب را اگر بخواند، اما با خودم داشتم بگذار دلخور شود اما من اينجا مي نويسم كه مهدي محي الدين بناب، متولد 1312 شهر بناب پيش از آن كه تحصيلات آكادميك ببيند و فوق ليسانسش را در رشته روان شناسي بگيرد و بشود استاد دانشگاه، حوزه علميه هم رفته و نمي تواني در هيچ بحث روان شناسي و مذهبي از او جلو بيفتي، تسلط به زبان عربی و فقه و قرآن او غيرقابل تصور است و اين كه اسمش را در گوگل جست و جو كردم. به جاهايي رسيدم كه از كتاب هاي او به عنوان منابع مطالب خود استفاده كرده بودند ولي هرگز بيوگرافي اي از او نديدم.
كتاب ها


روان‌شناسی روان‌شناسی "روش علمی در شناخت ماهیت آدمی"
آبراهام اسپرلینگ
ترجمه و تاليف: مهدی محی الدین بناب
ناشر: روز
تعداد صفحات: 347
چاپ:1367
شمارگان چاپ: 6000

زمینه روان‌شناسی هیلگاردزمينه روانشناسى هيلگارد
نويسندگان :
ريتا ال.اتكينسون، هوكسما، سوزان نولن، درايل ج.بم، ادوارد اى.اسميت، ريچارد سى.اتكينسون
مترجمان:
مهدى محىّ الدين، نيسان گاهان، دكتر يوسف كريمى، دكتر مهرناز شهرآراى، دكتر رضا زمانى، دكتر مهرداد بيك، دكتر بهروز بيرشك، دكتر محمدنقى براهنى
زير نظر و ويراستارى : دكتر محمدنقى براهنى
ناشر : رشد - تهران
چاپ بیست و سوم، 1385 شمسى
تعداد صفحه 760
براي اطلاعات بيشتر اينجا را كليك كنيد

چکیده روان‌شناسیچکیده روان‌شناسی
تالیف: لیندا لیل
مترجمان: مهدی محی الدین بناب و نیسان گاهان
ناشر: دانا
تعداد صفحات: 288
چاپ اول: 1374
شمارگان چاپ: 3300

روان‌شناسی انگیزش و هیجانروان‌شناسی انگیزش و هیجان
مهدی محی الدین بناب
ناشر: دانا
تعداد صفحات: 152
چاپ: 1375
شمارگان چاپ: 33000


مقدمه ای بر روان‌شناسی مقدمه ای بر روان‌شناسی
مترجم: مهدی محی الدین بناب
در دو جلد و چهار مجلد
کتاب درسی رشته روان‌شناسی دانشگاه پیام نور
از سری انتشارات متون فرادرسی
ناشر: مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه پیام نور
تعداد صفحات:جلد اول/ در دو مجلد 752
جلد دوم/ در دو مجلد 538
چاپ: 1378
شمارگان چاپ: 1500

بهداشت رواني زنانبهداشت رواني زنان
تأليف :
کارن جي ، کارلسون ، استفاني اِ ، ايزنستات ، ترازيپورين
مترجمين :
خديجه ابوالمعالي ، هائيده صابري ، ژينوس لطيفي ، مهدي محي الدين بنابنشر : ساوالان
ناشر: ساوالان
تعداد صفحات: 270
چاپ: 1379
شمارگان چاپ: 2200
برای اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنید
روانشناسی احساس و ادراک

روانشناسی احساس و ادراک

ترجمه و تاليف: مهدی محی الدین بناب
ناشر: دانا
تعداد صفحات: 298
چاپ سوم: 1381
شمارگان چاپ: 2000
براي اطلاعات بيشتر اينجا را كليك كنيد

ویتامین سی برای همسران
ویتامین سی برای همسران
هفت داروی شفابخش برای یک رابطه سالم
نویسنده: لوک دو سادلیر
مترجمان: مهدی محی الدین بناب، هائیده صابری و خدیجه ابولمعالی
ناشر: ساوالان
تعداد صفحات: 240
چاپ: 1381
شمارگان چاپ: 2200

زیر چاپ:
مقدمه ای بر روان‌شناسی
برای رشته های غیر روان‌شناسی
انتشارات رشد

آماده چاپ:
روان‌شناسی کودکان استثنایی

***
عکس هایی از مهدی محی‌الدین بناب
استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی و مترجم کتاب های روان‌شناسی

مهدی محی‌الدین بناب

مهدی محی‌الدین بناب

مهدی محی‌الدین بناب
سه عکس از اتاق کار

مهدی محی‌الدین بناب

مهدی محی‌الدین بناب

مهدی محی‌الدین بناب

مهدی محی‌الدین بناب
چهار عکس بالا در شهر بناب، زادگاه مهدی محی‌الدین بناب

مهدی محی‌الدین بناب
آذر ماه سال 1384 - آمل

مهدی محی‌الدین بناب

مهدی محی‌الدین بناب
به همراه همسرش، مرحمت تقی‌زاده

مهدی محی‌الدین بناب
سه عکس آخر ، جمعه ، دهم آذر 1385 - تهران
ادامه عکس ها
***
مطالب مرتبط
وبلاگ ايرنا محي الدين بناب ›››
محی الدین؛ تک‌خال هنر ایران ›››
يادتان هست مادربزرگ ايرنا وقتي فوت كرده بود، درباره اش چيزي نوشته بودم؟ ›››

***
ديدارهاي ديگر
ديدار با دکتر جواد مجابی،‌ نویسنده، شاعر، نقاش، روزنامه نگار و محقق ›››
بخارا؛ موزه ادبیات ایران - دیدار با علی دهباشی و بخارا ›››
ديدار با عربعلي شروه، نقاش و مجسمه ساز و مترجم ›››
ديدار با ناصر وحدتي، نويسنده و خواننده گيلك ›››
ديدار با افراسياب آقاجاني، مجسمه ساز ›››
ديدار با محمدهاشم اكبرياني، شاعر، روزنامه نگار و محقق ›››
به ياد جمشيد شمسي پور خشتاوني، شاعر و محقق تالش ›››
به ياد كامران محمدي، داستان نويس و روزنامه نگار ›››
ديداري به بهانه خداحافظي با كاوه گلستان، عكاس ›››
ديدار با خسرو دوامي، داستان نويس و مترجم ›››
ديدار با محمدآصف سلطانزاده، داستان نويس ›››
ديدار با ناصر غياثي، داستان نويس و مترجم ›››
ديدار با علي موذني، نويسنده و فيلمنامه نويس ›››
خداحافظي با ابراهيم فرخمنش، پدر تئاتر قزوين ›››
درددل با محمدقلي صدراشكوري، شاعر ›››
ديدار با حسين محي الدين، تكخال هنر ايران! ›››
به ياد علي قانع، داستان نويس رودباري ›››
ديدار با علي عبداللهي، مترجم و شاعر ›››
خداحافظي با عمران صلاحي، شاعر ›››
ديدار با محمد آقازاده، روزنامه نگار ›››
ديدار با داود غفارزادگان، نويسنده ›››
به ياد عباس معروفي، نويسنده ›››
ديدار با نامه قزوين ›››
آقاي بي نقطه ›››

tadaneh AT gmail DOT com