نشست امروز آن‌طور كه اعلام شده بود برگزار نشد اما بهتر از آن‌ شكلي كه اعلام شده بود به گمانم برگزار شد.
هميشه از اين كه در ميزگردي با حضور چند نفر صحبت كنم هراس دارم چرا كه در زمان اندك، آدم نمي‌فهمد چه مي‌گويد و چه مي‌شنود، اما خوشبختانه نشست امروز تنها با حرف‌هاي من و محمدرضا گودرزي و حامد يوسفي سرانجام خوبي پيدا كرد.
حسين جاويد (كتابلاگ) بعدازظهري آمد و با هم راهي نمايشگاه شديم، تصويري نمي‌دهم از نمايشگاه كه هنوز داخلش را نگشته‌ام و تنها خوشحال شدم كه امسال سراي اهل قلم دست كساني است كه حداقل چند آدم آشنا تويشان ديدم از جمله مهران بهروز فغاني، ، مصطفي خلجي، مريم آموسا ، بهنام ناصح و ... دوستان ديگر كه آمدند و رفتند و خوشحال شدم از ديدن‌شان و واقعا آدم چقدر خوشحال مي‌شود وقتي به جايي مي‌رود كه آدم هاي آشنا مي‌بيند.
بيش از پانزده "سر تيتر" براي صحبت‌هايم آماده كرده بودم كه خوشبختانه بعد از حرف‌هاي حامد يوسفي درباره تاثير متقابل ادبيات و سينما و بي‌سوادي سينماگران ايراني نسبت به ادبيات داستاني معاصر، بخش عمده‌اي از حرف‌هايم را زدم.
اونجا هم اعتراف كردم، اينجا هم مي‌نويسم كه من آدم حرف زدن نيستم و برايم هزار برابر لذت‌بخش‌تر است كه بنويسم تا حرف بزنم. كار بكنم تا تئوري صادر كنم و براي همين در نشست امروز هم درباره تجربيات خودم در اين فضا از سال 79 تاكنون حرف زدم كه به طور حرفه‌اي از سال 80 وبلاگ نوشته‌ام.
از تجربه وبلاگ‌نويسي نويسندگان و شاعران گفتم كه در آغاز همه با وبلاگ شروع كردند و در ادامه عده‌اي جا ماندند و يا رفتند و عده‌اي هم با انتشار مجله يا سايت اينترنتي، اين روند را ادامه دادند.
بعد درباره تاثير اينترنت، وبلاگ‌ها و سايت‌ها، مجلات اينترنتي بر معرفي ادبيات مهاجرت حرف زدم و بعد انتشار كتاب‌هاي داستان به شكل (Pdf) در صورت عدم انتشارشان در فضاي چاپي.
بازتاب گسترده مطالب، خودسردبير بودن، گذر از سانسور و دستيابي به استقلال از ديگر مباحثي بود كه در اين نشست درباره‌شان صحبت كردم.
كاش حامد يوسفي هم مي‌توانست بخشي از حرف‌هايش را بفرستد تا شما در همين‌جا بخوانيد كه بسيار خوب صحبت مي‌كند و طبق معمول در اين نشست هم حرف‌هاي خوبي زد.
محمدرضا گودرزي، درباره تاثير متقابل ادبيات و مطبوعات صحبت كرد كه برايم شنيدني بود.
به گمانم گزارش خبري اين نشست فردا صبح منتشر مي‌شود يا شايد هم حسين جاويد ِ عزيز نوشته باشد. نمي‌دانم.
راستي دست "جواد آتشباري" و "نگار تقي‌زاده" هم درد نكند كه هم حضورشان دلگرم‌كننده بود و هم عكس‌هاي امشب حاصل نگاه تيز جواد است.
از سالن سراي اهل قلم هم يك راست من و حامد يوسفي را به استوديو خبر ساعت 20 شبكه چهار بردند و يه ده دقيقه‌اي به صورت زنده حرف زديم. نمي‌دانم چه گفتيم، اگر كسي ديده بگويد خوب حرف زديم يا نه؟
فعلا