یکشنبه، خرداد ۰۶، ۱۳۸۶
شب "محمد گلبن"‌ برگزار شد
golbonشب محمد گلبن عصر روز چهارشنبه پنجم خرداد در تالار بتهوون خانه هنرمندان برگزار شد .
علي دهباشي ، مدير مجله بخارا از حضور دكتر جلال خالقي مطلق در اين مراسم ياد كرد و از جمعيت خواست تا به احترام ايشان به پا خيزند و حاضرين نيز ايستادند و مراتب تمجيد و تحسين خود را ابراز كردند.
سپس اين مراسم با گفتار علي دهباشي آغاز شد :
« بنام خداوند جان و خرد
سي و هشتمين شب از شب هاي بخارا را آغاز مي كنيم . قبل از آنكه برنامه امشب را آغاز كنيم از دوستان و سروران گرامي حاضر در سالن تقاضا مي كنم به ياد و خاطره شهداي آزاد سازي خرمشهر برخيزند ، فاتحه بخوانند و يك دقيقه سكوت كنند.
همانطور كه مستحضر هستيد امشب مجله بخارا ضمن برگزاري جشن هفتاد سالگي استاد محمد گلبن از شصت سال فعاليت نويسندگي و فرهنگي ايشان تجليل به عمل مي آورد.
استادان و پژوهشگران امشب طي سخنراني هاي خود وجوه گوناگون زمينه هاي پژوهشي استاد گلبن را بررسي خواهند كرد و من نمي خواهم حرف تكراري بزنم.
با ذكر يك دو نكته به حرف و سخن دوستان خواهيم رسيد. براي من كه از سال 1350 اولين ديدار با ايشان دست داد تا كنون از هر ديدار و ملاقات با استاد مطلبي آموخته ام و همواره در سال هاي اخير مترصد بودم تا فرصتي براي اداي دين نسبت به مهر و دانش ايشان پيدا كنم. اكنون خيلي خوشحال هستم اين امكان فراهم شد تا اداي ديني ناچيز نسبت به خدمات علمي و فرهنگي ايشان انجام شود . باشد امشب آغازگر شناسايي بيشتر نسبت به شخصيت انساني و علمي ايشان باشد .
خب طبيعي است در اين سه دهه آشنايي كلي خاطرات و يادها دارم . چه كنم كه وقت من در آغاز جلسه بيش از 5 دقيقه نيست . پس بروم سر اصل مطلب آنهم به ايجاز تمام.
يك ويژگي استاد جنبه ميهن پرستي ايشان است . هنوز سروده ايشان در فتح خرمشهر جزو پنج شهر بهترين در سروده هاي وطني به اين مناسبت است . بارها و بارها به مناسبت هاي گوناگون كه دو به دو نشسته بوديم از بابت نگراني هايش براي ايران ديده ام چگونه به پهناي صورت مي گريسته است .
با اينكه حقوق بگير جايي نيستند و از قلم زدن به تخم چشم و مختصر بازنشستگي كه از چهل سال كار در يك شركت ژاپني به او مي دهند همواره با عزت زندگي كرده و مي كند. يادم است كه به علت مشكلات شديد مالي تصميم گرفت بخشي از كتابخانه خود را بفروشد . يكي از دانشگاه هاي آلمان با پيشنهادي حدود دو برابر خريدار ايراني كه از يك مجامع فرهنگي داخل بود آمدند براي مذاكره . من از طرف دانشگاه آلماني اختيار داشتم و مشاور خريد بودم و در قيمت گذاري كتابخانه فرداي مذاكره ايشان به من گفتند با اينكه دانشگاه آلماني دو برابر مي دهد اما من تصميم گرفتم كه كتابخانه ام از ايران خارج نشود و آن را به خريدار ايراني واگذار كردند. گفتني هاي زيادي دارم.
و نكته ديگر چند وجهي بودن حوزه مطالعات و نويسندگي ايشان است . از تصحيح متون تا كارشناسي مطبوعات مشروطيت . در چندين زمينه همه را به استادي انجام دادند و حاصلش قريب به شصت جلد كتاب و صدها مقاله است كه ملاحظه خواهيد كرد.
بدون اغراق صدها دانشجوي ليسانس ،‌فوق ليسانس و دكتري در نگارش رساله هاي دانشگاهي با ايشان كار كردند و از كتابخانه استاد بهره مند شدند. سخن را كوتاه مي كنم و از ايشان و فرزند برومندشان بهزاد تشكر مي كنم كه دعوت مجله بخارا را پذيرفتند. »
دكتر توفيق سبحاني به عنوان سخنران بعدي در اهميت كارهاي كتابشناسي گلبن سخن گفت كه تا چه حد مي تواند به ياري دانشجويان و دانش پژوهان آيد و اينكه استادان دانشگاه بهتر است دانشجويان خود را با اين آثار آشنا سازند تا از اتلاف وقت آنها براي رساله نويسي جلو گيري شود.
سپس دكتر مهيار خليلي در سخناني از ويژگي هاي كار و آثار محمد گلبن حكايت كرد :

« تشكر از محقق ارجمند آقاي علي دهباشي كه همواره خادمين قرهنگ ايران زمين را با يادبود خود زنده نگه مي دارد و ارج مي نهد.
استاد گلبن ، نگارگران ايران را شناسانده و براي گرامي داشت بزرگ مرد ايران ، مشيرالدوله ، كاري گران كرده است و تابلوي چشم هاي كمال الملك ، نگارگر برحسته و بي همتاي ايران را با كوشش فراوان يافته است . برادر بزرگتر او را كه نقاشي گرانمايه است از غبار تاريخ به درآورده و صدها كار ديگر كه هر يك را بايستي روزها كاويده و آن را چون آفتاب نمايان كرد.
اين استاد گرانمايه كه حقي بس بزرگ به گردن اين دوستدار دارد ، فرمودند كه درباره ي دو كار او من سخن بگويم : يكي درباره ي مرحوم محمد تقي بهار ، ملك الشعرا ، نورالله مضجعه و ديگري درباره ي مرحوم عباس خليلي ، مدير اقدام ( پدرم ) برد الله مضجعه . » و آن گاه درباره ي اين دو اثر سخن گفت.
و در ادامه پيام هاي دكتر قمر آريان و دكتر ناصر الدين پروين توسط نوشين مهاجرين قرائت شد :. متن پيام دكتر قمر آريان :
« دوستان گرامي ، سردبير گرامي مجله بخارا ،
متأسفانه به علت بيماري امكان حضور در جشن هفتاد سالگي دوست فاضل و انديشمندم آقاي محمد گلبن را نيافتم . ولي مي دانم كه شما شبي خوش را خواهيد گذراند.
آقاي محمد گلبن دوست ديرين من و همسرم زنده ياد دكتر زرين كوب بودند و من افتخار دارم كه هنوز از اين دوستي بهره مند هستم.
كتابهاي ايشان همواره مورد مراجعه ما بوده است با سفرنامه هايي كه آقاي گلبن منتشر كردند ما چه سياحت ها كرديم .
با تحقيقات آقاي گلبن ما با مطبوعات دوره مشروطيت آشنا شديم . و واقعاٌ ايشان مورخ برجسته تاريخ مطبوعات ايران هستند.
من خود با اشعار ايشان انس و الفتي ديرين دارم. زبان ساده و مسلط بر شعر فارسي از ايشان شاعر برجسته اي ساخته است . هنوز هم خوب شعر مي سرايند و با موسيقي ايراني آشنايي فوق العاده دارند و همين باعث شده است كه سروده هاي ايشان بعضاٌ به آواز خوانده شود.
ايكاش مي توانستم در جمع شما حضور پيدا كنم ولي دلم آنجاست . به آقاي محمد گلبن بخاطر عمر پربارشان و تحقيقات ارزشمندشان تبريك مي گويم و اميدوارم سال هاي سال همچنان با آثارشان به گنجينه فرهنگ ايران بيفزايند . »
متن پيام دكتر ناصرالدين پروين :
« عنوان بسیار کهن«استاد» ویژه ی دانشمندان رشته ها و کارآمدان پیشه هاست وبه نظرمی رسد گذشتگان ما در دادن این عنوان ، چندان دست و دلباز نبوده اند. من نیز چنین دست ودلبازی را روا نمی دارم؛ اما آن را ازهرنظر برازنده ی استاد محمد گلبن می بینم، به دانش و فرهنگ و ادب وهنر. ازاین رو، به مانند بسیاری از دیگردوستداران او، درحضور و غیاب استادش می خوانم:
در تجربه های دهر استادان را شاگردی کن، کنون که استاد نئی

این شاگردی را اززمانهای دور، باخواندن نوشتارها و پژوهشهای ارزنده اش آغازیدم وچیزها آموختم. پیشتر، سیمای نجیب و رفتارفروتنانه ی گلبن را در انجمنهای ادبی که به هنگام تحصیل دبیرستانی، شوق و ذوقی برای حضور درآنهاداشتم، می دیدم. اگرچه آشنایی نزدیک دست نداد، سروده های شیوایش را درهمان انجمنها می شنیدم و این جا و آن جا می خواندم.

آنچه گلبن درباره ی آفتاب خراسان، ملک الشعرای بهار پژوهیده وگردآورده و چاپ کرده، نخستین پژوهشهایی بود که از استاد دیدم وخواندم و بهره بردم. آنگاه، کند و کاوهایش در زمینه ی مورد بررسی خودم ، یعنی بازشناخت روزنامه ها و روزنامه نگاران، دستمایه ی کارم شد: یادداشتها برداشتم و نقلها کردم و بسا وقتا که برهمت بلند و نظرهای صائب او آفرین گفتم.

سپستر، توفیق دیدار استادگلبن رفیق شد و شوق آن، هربارافزود؛ چنان که در هرسفر از بلاد غریب به دیار حبیب، بسیارچیزها وانهادم و دیدار گلبن از دست ندادم؛ چرا که به قول ناصرخسرو، «چرخ اگر در باغ بودی، گلبنش جوزاستی».

از صفای محضر و دیدار چهره ی پرفروغش که محبت آمیز و احترام برانگیز است گذشته، گلبن با لطف و مهربانی خاص خود، همواره پرسشهای من جوینده را پاسخ داده و هر برگه و منبعی را که برای پژوهش خود نیازمند بودم، با گشاده دستی در اختیارم نهاده است. ازاین رو نیز وامدار اویم. درعین حال، هم شنیده و هم دیده ام که عنایتش به جویندگان عام است و باتوجه به دستی که در زمینه های گوناگون دارد، دایره ی این دهش و بخشش گسترده.

گفتند که مدیر و سردبیر نیک اندیش محبت کیش بخارا، شبی از شبهای گرامیداشت آن مجله را به استاد گلبن اختصاص داده و آن بزرگوار را نیز بازبان ویژه ی اهل صدق و وفا راضی به برگزاری این مراسم کرده است. به این اندیشه و همت که قدر مردان و زنان فرهنگمدارمان رابدانیم و در زمان حیات خودشان سپاسگزاری کنیم، آفرین گفتم و درضمن، چون دلم آن جا بود و حضورم نامقدور، گفتم که با این مختصر، عرض ادبی خدمت استاد گرامی و دوستداران ایشان بکنم؛ با دوآرزو. یکی این که قدر این دانشی مردکوشا و همانندان معدودش را بیش از اینها بدانیم و دیگر، خطاب به استاد و از زبان بوسهل زوزنی بگویم:
عمر و تن تو باد فزاینده و دراز عیش خوش تو باد گوارنده و هَنی

ع. روحبخشان در اهميت سفرنامه و اين زمينه از آثار محمد گلبن براي حاضرين سخن گفت « يكي از منابع عمده تاريخ جهان و به ويژه تاريخ ايران « سفرنامه » است كه متأسفانه در فرهنگ ها و دايرة العمارف ها اسمي از آن نيست ، و لذا تعريفي هم از آن به دست داده نشده است . در عين حال به ندرت از « سياحتنامه » ياد شده است كه به قول علامه دهخدا در لغت نامه و به نقل از ناظم الاطباء ، عبارت است از « كتابي كه در آن سرگذشت سياحت را نوشته باشند.
اهميت سفرنامه / سياحتنامه همچنان كه مثلاٌ استاد گلبن در « پيشگفتار » سفرنامه صفاء السلطنه ناييني خاطر نشان كرده در اين است كه سفرنامه « بخش مهمي از منابع تاريخ ايران را تشكيل مي دهد . » در واقع ، برتري سفرنامه نسبت به تاريخ مكتوب در اين است كه سفرنامه معمولاٌ سفارشي نيست و حاصل ذوق و علاقه ي ، گاه خود جوش ، نويسنده است . »
سپس ع. روحبخشان به معرفي چند عنوان از سفرنامه هايي كه استاد گلبن تصحيح و چاپ كرده است ، پرداخت.
و احمد شكيب آذر از دوستان ديرين و همكاران محمد گلبن گفت : صادقانه بگويم كه بسيار خوشحالم از اينكه براي محمد گلبن مجلس بزرگداشتي برگزار شده و بنده توفيق حضور در اين جلسه را به دست آورده ام . دليل اينكه در اين مجلس نوبت سخن به من هم داده شده است همانطور كه جناب دهباشي هم يادآوري كردند سابقه هشر و نشر پنجاه ساله من با جناب محمد گلبن بوده است .
و در ادامه ياد آور شد كه يكي از ويژگي هاي شخصيت آقاي محمد گلبن كه مي تواند به خصوص براي جوانان الگو قرار گيرد پشتكار ، سخت كوشي و هدفمند بودن روش زندگي ايشان مي باشد . وي از ابتداي جواني وارد بازار كار شده و هزينه ي زندگي خود و خانواده اش را تأمين مي كرد و همزمان به مطالعه و كسب و دانش مي پرداخت . ...
.... گفتني آن كه محمد گلبن تأليفات فراواني دارد كه شمار آنها بيش از هفتاد عنوان است و گفتني تر آن كه شاعر بسيار با ذوق ، نكته دان و خوش سخني است . و سپس در پايان يكي از اشعار گلبن را براي حاضران خواند.
پيام نويسندگان و شاعران از اردستان و نايين توسط سيد رسول ناييي قرائت شد .
و بعد روايت فرامرز طالبي بود از نخستين ديدار و سال ها آشنايي با محمد گلبن : « تهران ، تابستان 1355 ، مركز اسناد فرهنگي آسيا : آقاي دكتر چنگيز پهلوان ـ مديرمان زنگي زد و گفت آقاي گلبن كتابش را بر اساس قرارداد فردا به اداره مي آورد. نام گلبن را تا آن زمان نشنيده بودم . صبح روز بعد گلبن به اداره آمد. جواني بلند بالا و تنومند . كيفش را روي ميز گذاشت و متن دستخط سفرنامه ميرزا ابوالحسن خان ايلچي را به دستم داد . اين متن از همان روز در دستور كارمان « گروه انتشارات مركز » قرار گرفت .
« سفرنامه ميرزا ابوالحسن خان به روسيه » منتشر شد ولي دوستي ما ماندگار ماند. هفته اي يك بار به خانه اش مي رفتم . كتاب يا نشريه اي دست مي گرفتم و گوشه اي مي نشستم و مي خواندم . آن روزها تمام دغدغه ي تئاتر و داستان بود ، گلبن و كتابخانه ي او ناخودآگاه مرا به رشته ي تحصيلي ام تاريخ پيوند دادند. »
وي سپس در ادامه به مجموعه آثار گلبن اشاره و آن را به ترتيب زير رده بندي كرد :
• پژوهش درباره ي مطبوعات ايران ، تدوين كتابشناسي ها و فهرست ها
• متون تاريخي
• ادبيات
• ساير آثار
كه به اعتقاد وي انتشار دو جلد كتاب بهار و ادب پارسي با مقدمه ي دكتر غلامحسين يوسفي موجب شد كه نام گلبن بر سر زبان ها افتد .
و پايان سخن آن كه از محمد گلبن 72 كتاب چاپ شده و در دست چاپ است و اينك او در آستانه ي هفتاد سالگي قرار دارد . عشق به سرزمين ايران ، همواره چراغ راه گلبن در اين سالها بوده تا او در كتابخانه ي خود بنشيند و بنويسد. »
و در پايان سخنان محمد گلبن بود و تشكر او از حاضرين و نيز سخنرانان . در طي اين مراسم بهزاد ميرلو قطعاتي از علي اصغر بهاري و استاد مهدي آذر سينا را با كمانچه در دستگاه ماهور نواخت . و همچنين فيلمي مستند از زندگي محمد گلبن به نمايش درآمد.
از حاضرين در اين مراسم مي توان از دكتر هرميداس باوند ، رحيم زهتاب فرد ، دكتر يحيي معاصر ، چهرزاد بهار ، سيد فريد قاسمي ، نگار تقي زاده ، فريد مرادي ، سيد علي آل داوود ، جمشيد كيان فر ، سهيل محمودي و ... ياد كرد.

golbon

golbon

golbon

golbon
محمد گلبن

golbon

golbon

golbon
دکتر مهیار خلیقی

golbon
داود هرمیداس باوند

golbon
نوشین مهاجرین

golbon
مهدی ابراهیمی

golbon

golbon
روح‌بخشان

golbon
رسول نائینی

golbon
سهیل محمودی

golbon
فرامرز طالبی

golbon

golbon

golbon
احمد شکیب آذر

golbon
توفیق سبحانی

golbon
عکس‌ها: جواد آتشباری

***
شب‌هاي بخارا ... اينجا
tadaneh AT gmail DOT com