چهارشنبه، مهر ۱۹، ۱۳۸۵
باغ هايي با قصه و زبان
حميدرضا نجفي نويسنده مجموعه داستان باغ هاي شني مجموعه داستان "باغ هاي شني" نوشته حميدرضا نجفي را تازه تمام كردم. قبلا دو داستان از اين نويسنده خوانده بودم. يكي در كارگاه گلشيري و يكي در مجله ادبي قابيل وحتي مي دانستم بقيه داستان هاي مجموعه هم در حال و هواي اين داستان هاست و ادبيات خاصي دارد اما فرصت نكرده بودم بروم كتابش را بخرم تا ديروز كه از همين شهركتاب آرين خريدم. تمام ديروز مشغول خواندن اين كتاب بودم
داستان هاي"باغ هاي شني" نوشته حميدرضا نجفي، از آن دسته داستان هايي هستند كه به قول كورش اسدي هم زبان دارند و هم قصه
هيچ وقت يادم نمي رود دوشنبه 12 خرداد 1382 يادداشتي از كورش اسدي را به نقل از وبلاگش در ... و قابيل هم بود، منتشر كردم. اسدي در آنجا بحث خوبي را پيش كشيده بود درباره اين كه"هيچ داستاني تو دنيا بدون قصه موفق نيست
قصه با كلمات پيش مي رود
كلمه يعني زبان. يعني نثر
هر قصه زبان خاص خودش را دارد
ادامه
بعد از مدت ها خواندن اين كتاب عجيب حس و حال خوبي به من داد. كاش همه كتاب ها اندكي مثل "باغ هاي شني" ما را به دنيايي ديگر ببرند تا اين همه تكرار نبينيم
گاهي هنگام خواندن داستان ها فكر مي كردم نجفي چقدر در ساخت اين جملات زحمت كشيده؟ چقدر ميان آدم هايي شبيه شخصيت هاي داستان هايش رفته و چقدر داستان ها را تراش داده؟ چقدر نياز داريم به نويسنده هايي نكته بين و ريزبيني مثل نجفي تا آدم هاي مختلف اين جامعه شناسايي شوند. زماني خود من با خواندن داستان هاي آصف سلطانزاده جسارت پيدا كردم و رفتم و نشستم و فقط درباره آدم هايي نوشتم كه مي شناسم شان، لمس شان كرده ام و گاهي دلم برايشان تنگ مي شود. گيرم در داستان هاي اولم تجربه هاي سختي كردم كه گاه باعث از دست دادن خواننده هايم شد؛ مثلا تاكيد به استفاده بيش از اندازه از زبان تاتي در داستان ها. خوشبختانه اين اتفاق ديگر در داستان هاي مجموعه جديدم نيفتاده. آدم ها و فضا همان آدم ها و فضا هستند اما به جاي زبان تاتي، لحن اين آدم ها را گرفته ام
نجفي در "باغ هاي شني" هم لحن را گرفته و هم زبان را؛ زبان آدم هاي زندان و به قولي داش مشدي هاي امروزي. كساني كه متفاوتند با متن كلي جامعه. گاهي البته فكر مي كردم زياده روي كرده اما وقتي دوباره مي خواندم مي ديدم نه بار اول اذيتم مي كند
من منتقد نيستم كه ايراد بگيرم يا نان قرض بدهم به نجفي، اما به عنوان كسي كه مي نويسم خيلي از لحظات به او حسودي ام مي شد كه چه خوب توانسته بود شخصيت ها و فضاها را دربياورد
tadaneh AT gmail DOT com